درباره وبلاگ

من آشنای دیروز غریبه امروز و فراموش شده فردایم پس در آشنایی امروز می نگرم تا در فردا یادم کنی.
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها

سلام دوست عزیز در صورتی که دوست دارید با ما تبادل لینک بنمایید زمانی که مارا به لینک خود افزودید به ما بگویید در صورت بودن آدرس ما شما هم به لینک های ما افزوده می شوید.

باتشکر مدیریت







<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 175
بازدید دیروز : 353
بازدید هفته : 528
بازدید ماه : 679
بازدید کل : 73533
تعداد مطالب : 203
تعداد نظرات : 120
تعداد آنلاین : 1

جور دیگر باید زیست
به نام تنها پناه دیار آشفتگان سرنوشت

سلامی به گرمی آفتاب به تمامی دوستان خوب و عزیز من این مطلب آخرین مطلب من در مورد تابستان 90 در این وبلاگ هست تابستانی که خود من شخصا تجربیاتی مفید و جالب اما به قیمت گران از آن یاد گرفتم قیمتی که من تمام زمان و وقت و فکر وحتی پول خود را در این راه صرف کردم و از دست دادم چرا که فقط به دنبال پیشرفت دوستان خودم و کم کردن روی این بچه مذهبی هایی بودم که فقط ادعایشان می شد و همه چیز را در خود می دیدند و دیگران را آدم حساب نمی کردند چرا چون بعضی از این بچه مذهبی ها زیاده رو و افراطی بوده و هستند و همیشه فکر می کنند که کسانی که یک کار خلاف انجام می دهند دیگر نمی توانند دست از این کارها بردارند و به راه راست و درست باز گردند که این حرف درست نیست خداوند کریم فرموده که 100 بار اگر توبه شکستی باز آی این حرف نشان دهنده لطف و کرم خد ای بزرگ هست پس چرا وقتی خدای ما این قدر بزرگ و بخشنده است ما نتوانیم از او کمی یاد بگیریم و مثل او کمی بخشنده و مهربان باشیم.

در این مدت من یاد گرفتم که بیشتر انسانهای اطراف ما انسانهایی گرگ هستند که در پوستین میش خود را به ما نزدیک کرده و از پشت به ما خنجر می زنند.

من یاد گرفتم که باید از این مدل انسانها دوری کرد و به کار خود برسیم و با این انسانها رفت و آمد نداشت و نباید برای این انسانها کاری انجام داد و دلسوز آنها بود.

در این مدت خیلی ها با من دوست بودند و به من چیزهای زیادی را آموزش دادند و من از آنها چیز های مفیدی را یاد گرفتم و به جرات می گویم که اندکند کسانی که برای ما از ته قلب یک کار را بخواهند انجام بدهند.

دوستانی که در دوستی ثابت قدم باشند و در همه خوشی ها و بدی های یک دوست شریک باشند و او را تنها نگذارند.

من به شما فقط یک نصیحت دارم آن هم دوری از تمامی کسانی که همیشه از پشت به همه خنجر می زنند که می دانم خود به خوبی همه آنها را می شناسید پس تا می توانید از همه آنها دوری کنید زیرا که هیچ کس از نظر من ارزش یک انسان پاک و خوب را ندارد.

تا به این مدت من به عنوان یک دوست با تمامی شما همراه بودم اما بنا بر شرایط زمانی و مکانی دیگر قادر به ادامه این دوستی ها نیستم و دیگر به ندرت کسی از دوستان بتواند مرا ببیند و با این حقیر ارتباطی برقرار بنماید من تا به الان خود را محدود کرده بودم که در سطح دوستانم باشم ، به اندازه آنها بنگرم و مثل آنها بپوشم و بگردم و تا جایی که می توانم به آنها کمک کنم اما بنابر شرایط جدید این حقیر این بنده کوچک برای همیشه از شما جدا شده و به راه اصلی خود باز می گردم .

امید است که انشا الله تمامی دوستان من در تمامی مراحل زندگی خود پیروز و موفق و سربلند باشند و از تمامی دوستان خود می خواهم که این حقیر را به خاطر بدی ها و خوبی هایم ببخشند و مرا حلال بنمایند.

به امید یک زندگی خوب برای تمامی دوستان عزیزم.

به پایان آمد این قصه *********حکایت همچنان باقی است



صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 21 صفحه بعد